نگاهی به مستند غیرمسکونی| شلیک معکوس به جای زدن تیر خلاص به ذهن بیننده!
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۹۳۵۲۷
مستند "غیر مسکونی" علاوه بر نمایش طلبهای که منش و سبک زندگی معمولی دارد و تعاملی خاکی با بچههای محله دارد، دچار نقصهایی است که موجب شده مخاطب همراهی لازم را با شخصیت نداشته باشد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیمهرچند این گفته صحیح است که منتقد در حقیقتْ جهانِ خود را نقد میکند نه جهانِ فیلم را، اما به هر حال مؤلف با ساخت اثر، جهانش را به میدان میآورد و منتقد هم حق دارد جهانبینیاش را بیان کند و هدفِ این نقد، رسیدن مؤلف و منتقد و مخاطب به جهانی کاملتر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از طرفی، برای اینکه منصفانه جهت نقد را دنبال کنیم ابتدا باید اهداف فیلمساز را پیدا کرده، آن را به چالش بکشیم. البته درست است که نقد هدف مؤلف، نقدی فلسفی است و نه نقد هنر، اما بههرحال نقد باید بر هدف و نگاه هنریِ هنرمند به خودش و جامعه و اصول حاکم بر ساخت، تمرکز کند؛ ازاینرو، ابتدا خلاصه فیلم را بیان میکنیم.
صریح با کارگردان "غیرمسکونی"؛ طلبه مشهدی بازیگری کرد یا مستند بود؟!مستند «غیرمسکونی» داستان طلبهای است که در یکی از محلات فقیرنشین مشهد به کمک مردم و حل مشکلات آنها شتافته؛ اما در این میان، با تهمت ازدواج مجدد با یکی از مراجعین، مواجه میشود و همسرش متوجه موضوع شده و زندگی شخصی طلبه به چالش کشیده میشود و او برای حفظ زندگی و خانوادهاش تصمیم میگیرد از آن محله برود و در آخر با آتش زدن علفهای خشکیده، بیان میدارد که برخی حرفها همانند آتشی است که ویران میکند و دیگر درست نمیشود.
ماحصلی که از این فیلم میتوان دریافت، همین چند خط است که سازنده هم در رساندن این پیام موفق عمل کرده؛ لکن غیرمسکونی علاوه بر نمایش آخوند و طلبهای که منش و سبک زندگی معمولی دارد و تعاملی خاکی و موتورسوارانه با بچههای محله دارد، دچار نقصهایی است که موجب شده مخاطب همراهی لازم را با شخصیت نداشته باشد و مهمترین عامل آن را میتوان در انتخاب فرم ناصحیح دانست.
هرچند غیرمسکونی «داکیودرام» یا همان «مستند داستانی» است و ادعایی بر مشاهدهگر بودن ندارد، اما کارگردان در این مستند سعی کرده به جای فرمِ تعاملی و کنشگر، دوربینش را روایتکننده و مشاهدهگر نشان دهد و این فرم، اثر را با دو مشکل اساسی مواجه میکند:
اول اینکه، دوربین هیچ تعاملی با طلبه ندارد و نمیتواند به درون شخصیت نفوذ کند و لایههای درونی و روانی او را برای مخاطب بیرون بکشد و انگیزه دراماتیک او را در ادامه مسیر یا قطع آن، به چالش بکشد و اجازه محک زدن واقعی شخصیت را به مخاطب نمیدهد؛ چراکه مخاطب این فرصت را نیافته تا با او همراه شود و با تردید و سردرگمیاش همذاتپنداری کند و اینکه شخصیت در دوراهی رسالت جامعه یا رسالت خانواده و یا حتی رسالت و ارشاد نفس خودش، چه باید بکند و اینجاست که میمیک ناامید، افسرده و گیجِ طلبه، مخاطب را دلزده میکند و ناخودآگاه بیننده میلی به همراهی واقعی با او ندارد و اشک ریختنهای او برای مخاطب، ملموس نیست و مخاطب نمیداند او واقعاً چه درکی از صحنه دارد و چرا باید گریهاش را ببیند!
بر اینها اضافه کنید فضای سردی که حاکم بر روابط درون خانواده طلبه است و علیرغم رستوران رفتن و پارک رفتن و مانند اینها، مخاطب گرمی آغوش خانواده را حس نمیکند.
از طرفی، انتخاب فرم غیرتعاملی، این شائبه را حداقل برای بیننده حرفهای ایجاد میکند که قصه رئال پیش نمیرود و حوادث در زمان تصویربرداری اتفاق نیفتاده و برخی از صحنهها بازسازی به نظر میرسد و هوشیاری مخاطب در این مسئله، موجب عدم همراهی بیشتر و چه بسا ترک فیلم در دقایق اولیه میشود و آنچه موجب تقویت این حس میشود اینکه ما شاهد صحنههایی هستیم که قبلاً در سینمای مستند از آنها استفاده شده؛ از جمله غذا دادن به معتادان و تبدیل ماشین به استخر شنا برای بچههای فقیر محله.
البته بازسازی رئال و واقعی صحنهها در فیلم مستند، به خودی خود ایرادی ندارد و داستان واقعی همراه با شخصیت واقعی، ولو بازسازی باشد، باز هم مستند حساب میشود؛ اما به شرطی که کارگردان تدابیر لازم را بیندیشد تا مخاطب احساس نکند در معرض فریب قرار گرفته است.
اینها به کنار؛ کارگردان خودش هم به اصول دوربینِ روایتگر پایبند نیست و در صحنههایی ـ از جمله مشاوره طلبه از استادش ـ شاهد ورود دوربین به ماشین و نزدیکیِ بیش از حد به شخصیتها هستیم.
در فیلمسازی مستند، دوربین به شرطی میتواند به شخصیت نزدیک شود که حضور آن قبلاً برای مخاطب تعریف شده باشد و مخاطب بداند که او هم، همراه دوربین در صحنهها حضور دارد و دوربین در حقیقت چشم او و کارگردان است؛ لذا اگر کارگردان به درستی ادبیات و سبک فرمی خود را در ابتدای فیلم مشخص نکرده باشد، مخاطب احساس میکند با اثری داستانی مواجه است تا مستند، و بدی کار آنجاست که دیگر فیلم را جدی نمیگیرد و اگر بر فرض جذاب بودن قصه، تا انتها هم دنبال کند، باز نگاه داستانی به اثر دارد.
گفتنی است، تجربه نشان داده اگر فیلمنامه و قصه جذاب باشد، مخاطب آنچنان درگیر میشود که نواقص فرمی را در درونش هضم میکند که متأسفانه فیلمنامه این اثر، علیرغم پتانسیل بالایی که برای جذابیت دارد، از این نقص خالی نیست.
ایراد دیگری که در راستای کارگردانی مشهود است، استفاده از قابهایی است که بوی شلختگی میدهد و کارگردان برای اینکه ذهن مخاطب هوشیار نشود و بر روایتگری دوربینش اصرار داشته باشد، از قابهای پُرتکان و بعضاً تنظیمنشده استفاده میکند که در نقاط حساسی از اثر، هارمونی چشم و ذهن مخاطب را به هم میریزد و باعث میشود بیننده علاوه بر ارتباط نادرست با شخصیت، با خودِ اثر هم رابطه درست و بهینهای برقرار نکند.
البته کارگردان در تعامل شخصیت طلبه با بچهها، خوب عمل کرده و ما شاهد نماهایی هستیم که در کنار هم فوتبال بازی میکنند و برای انگیزه دادن به آنها از خداداد عزیزی، فوتبالیست مشهور، دعوت میکند؛ یا روی کانتینری گعده میگیرند و بزن و برقص راه میاندازند و به کمک آنها سعی میکند مشکلات محله را حل کند؛ و یا شب قدر به کنار معتادان میرود و سعی میکند به جای مسجد، پای گفتوگوی آنها بنشیند و با آنها همدردی کند؛ و یا سعی میکند پدری را متقاعد کند که دخترش را به مدرسه بفرستد و به مطالبهگری از مسئولین شهرداری میپردازد؛ و یا با مقایسه بلندی ساختمان بانکها و خانه فقرا، سعی در بیان اختلاف طبقاتی و اجتماعی میکند؛ اما...
اما تمرکز کارگردان بر فعالیتهای فیزیکی، محتوای قصه را هم با چالش مهمی مواجه میکند و آن اینکه فعالیت فرهنگی شخصیت در لابهلای فعالیتهای خیّرانه گم میشود و یا حتی میتوان گفت که نیست میشود؛ بهخصوص اینکه در انتهای مستند مشاهده میکنیم که مشکل این مردم، فقر مالی و شغلی نیست، بلکه فقر فرهنگی است؛ و در این میان، اشتباهات تدوین هم کمک میکند تا مستند اثرگذاری شایستهاش را از دست بدهد.
کاملاً مشهود است که تدوینگر سعی کرده با کاتهای تند، ریتمِ این مستند هفتاد دقیقهای را بالا ببرد؛ اما هیچ توجهی به ضرباهنگ اثر ندارد و به قول معروف مستند تا دقیقه 35 موتورش روشن نمیشود و مخاطب تا این لحظه با هیچ فراز و فرودِ درگیرکنندهای مواجه نمیشود.
از طرفی، کوتاه کردن بیش از حدّ نماها موجب الکن شدن صحنهها شده و مخاطب لذتی از فعالیتهای انساندوستانه طلبه نمیبرد و خوشحالی زنانی که چرخ خیاطی برای آنها تهیه شده و صاحب شغل شدهاند، دیده نمیشود و حتی واکنش فقیری که پول دوا و دارو ندارد و طلبه دربهدر دنبال تهیه داروی اوست، به مخاطب نشان داده نمیشود و درست در صحنهای که مخاطب میتواند با فرهنگ خیّر بودن، ولو با مبلغ صدهزار تومان آشنا شود و امیدوار شود که با پول کم هم میتواند نقشی مهم در کارهای بزرگ داشته باشد، پرداختی نمیبینیم و متأسفانه تدوین به راحتی داشتههای مهمّ اثر را تا مرز هیچ بیاهمیت میکند!
در پایان مستند، هرچند سازنده سعی میکند با اثر فرهنگیاش، ضعف عملکرد فرهنگی طلبه را در محله جبران کند و مردم را به مسئله فقر فرهنگی و قدرْ ندانستن فرصتها، هوشیار کند و هشدار دهد و در این مهم هم موفق عمل میکند، اما در حقیقت امید را ناامید میکند؛ چراکه تاریخ انبیا (ع) سرشار از نامهریها و افتراها و تمسخر و نیشخندهاست و سازنده از این جسارت و شجاعت برخوردار نیست که حداقل انتهای اثر را مبهم رها کند و تصمیم شخصیت را در انتخاب مسیرِ درست به عهده مخاطب و جامعه بگذارد و سعی میکند که واقعبینانه عمل کند و همچون ذوالنون که از مردم خود خسته شد و آنها را نفرین کرد و عاقبت در شکم نهنگ زندانی شد، شخصیت فیلم را دوباره به ظلماتِ شکمِ نهنگ میفرستد و ما شاهد رشدی مأیوسانه از او هستیم و لحظه آخرِ مستند که موقع تیر خلاص زدن به ذهن بیننده است، معکوس شلیک میشود.
امید که انتقاد ما، انتقام عقل از هنر به حساب نیاید! با امید بهترینها و موفقیتهای بیشتر برای سازنده مستند غیرمسکونی.
محمدتقی رحمتی
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر جشنواره فیلم فجر سینما مستند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۹۳۵۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیاستمدار انگلیسی: جریان حمایت غرب از اسرائیل معکوس شده است
کریس ویلیامسون گفت: امروز شاهد موج عظیم و بی سابقه حمایت از فلسطین در سراسر جهان هستیم که میتواند دلیلی برای امیدواری باشد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دومین جشنواره بین المللی رسانهای «صبح» به دبیری محسن یزدی و در سه بخش «اصلی»، «معاونت برون مرزی» و «ویژه فلسطین» برگزار میشود و فراخوان ارسال آثار آن منتشر شده است.
«بخش اصلی» جشنواره بین المللی صبح اختصاص به تمامی هنرمندان و فعالان رسانهای داخل و خارج از ایران دارد و در سه گروه اصلی برنامه تلویزیونی، رادیویی و رسانههای جدید برگزار میشود.
کریس ویلیامسون، مجری برنامه «فلسطین از طبقه بندی خارج شده» در شبکه پرس تی وی و نماینده سابق پارلمان بریتانیا است. او درباره آشنایی خود با فعالیت رسانههای ایرانی گفت: به طور کامل از فعالیت رسانهای در ایران مطلع نیستم؛ با این حال، آشکارا با پرس تیوی و فعالیت آن در بریتانیا آشنایی دارم. فکر میکنم، پرستیوی بستر ارزشمندی برای اطمینان از انتشار صدای مردم فلسطین برای جامعه غربی، فراهم میکند.
نوبت پاسخگویی تمدن غرب !وی اضافه کرد: در جریان اصلی رسانهای بریتانیا، به طرز باورنکردنی مغرضانه و تحت تاثیر لابی صهیونیستی است. در نتیجه، مردم بریتانیا تصویر دقیقی از رسانههای جریان اصلی دریافت نمیکنند. با این حال، پلتفرمهای جایگزینی وجود دارد که مردم به طور فزاینده به آنها روی میآورند. پرس تیوی یکی از این رسانهها است. برنامهای که در پرس تیوی به همراه پروفسور «دیوید میلر» ارائه میکنم، بستر ارزشمندی را جهت اصلاح ویژگیهای نادرست فضای رسانهای بریتانیا فراهم میکند.
او با اشاره به اینکه این ایران الهام بخش مبارزات آزادی بخش در جهان است، گفت: به نظرم ایران چراغ راه جنبشهای آزادی بخش در سراسر جهان است، به این دلیل که به طور کامل امپریالیسم غرب و ایالات متحده را کنار گذاشته است. با وجود گستردهترین تحریمهای غرب که به رهبری آمریکا علیه ایران تحمیل میشود، ایران توانسته پیشرفت کند. فکر میکنم، تهران الهام بخش مبارزات آزادی خواهانه در سراسر جهان است.
مجری برنامه «فلسطین از طبقه بندی خارج شده» درباره بازنمایی وارونه از ایران توسط رسانههای غربی گفت: رسانههای غربی، تصویر بسیار تحریفشده ای نسبت به واقعیت زندگی در ایران به مردم خود ارایه میکنند. هرچند گاهی توسط رسانههای مستقل، به طور اجمالی شاهد نمایش وضعیت حقیقی هستیم؛ من با افرادی که در ایران بودهاند صحبت کردهام؛ همه آنها هم عقیدهاند که تهران با تصویر رسانههای غربی و چیزی که انتظار داشتند متفاوت بود.
وی خاطرنشان کرد: جالب است که برخی از مردم جهان به طور فزاینده اعتماد خود به ایران را از دست میدهند؛ هرچند، این تنها در مورد تهران صدق نمیکند و دلیل آن عملکرد رسانههای غربی است. به همین دلیل است که مردم زیادی از رسانههای جریان اصلی فاصله میگیرند. مردم در کشورهای غربی تا حد زیادی به دنبال بسترهای رسانهای جایگزین هستند که فکر میکنم دلیل آن، آنچه است که در غزه در حال رخ دادن است.
این چهره رسانهای درباره افزایش حمایت مردم جهان از فلسطین نسبت به دهههای گذشته گفت: اگر به عقب بازگردید، متوجه میشوید که 40 یا 50 سال پیش، سطح حمایت از فلسطین در مقابل حمایت از موجودیت رژیم صهیونیستی بسیار کمتر بود و بیشتر مردم با اسرائیل همراه بودند. اما امروز ما شاهد موج عظیم و بی سابقه حمایت از فلسطین در سراسر جهان هستیم که این میتواند دلیلی برای امیدواری باشد.
ویلیامسون در پاسخ به سوالی درباره راهکارهای رسانهای که میتواند تصویر تحریف شده از ایران را تغییر دهند، گفت: در حال حاضر ایران از طریق پلتفرمهایی مانند پرس تیوی، به اصلاح تصویر مخدوش شدهای که توسط رسانههای غربی نمایش داده میشود، پرداخته است. فکر میکنم این روش ارزشمند و مفیدی جهت آشکار شدن حقایق برای مردم جهان است. این تولیدات میتواند از طریق شبکههای اجتماعی در سراسر جهان توزیع شود. این کار، به طور آشکار راه مهمی برای مقابله با تبلیغات جهان غرب است. به نظر من رساندن پیام درست به جهان واقعاً مهم است و باید انحصار روایتگری غربی شکسته شود. در بریتانیا، مردم به طور فزایندهای از احزاب سیاسی اصلی سرخورده شدهاند و به دنبال جایگزین هستند. البته این مساله فقط به بریتانیا محدود نمیشود. در این صورت ما شروع به شنیدن صداهای مستقل جدیدی خواهیم کرد که رویکرد ضد امپریالیستی خواهند داشت.
او درباره برگزاری کنفرانس رسانهای «صبح» و نشان دادن چهره ایران واقعی به مردم جهان در چنین رویدادهایی گفت: فکر میکنم برگزاری یک کنفرانس رسانهای بینالمللی در ایران بسیار مهم است و باید تعداد بیشتری از این همایشها برگزار شود زیرا فکر میکنم این یک پادزهر واقعا مفید برای فعالیت رسانههای غربی است. وضعیت موجود و تبلیغ برای نئولیبرالیسم یک فاجعه برای افرادی که در دنیای غرب زندگی میکنند بوده است. در حالی که میلیونها نفر در فقر زندگی میکنند و دستور کار اقتصادی که توسط دولت در بریتانیا و در واقع در سراسر اروپا و ایالات متحده دنبال میشود، در خدمت منافع اکثریت قریب به اتفاق مردم نیست و چیزی از آن در رسانههای جریان اصلی شنیده نمیشود.
وی ادامه داد: بنابراین، من فکر میکنم کنفرانسهایی مانند این برای گردهم آمدن، به اشتراک گذاشتن ایدهها واقعاً مفید است؛ از این طریق میتوان برای انتشار یک روایت واضح و دقیقتر برای عموم مردم تلاش کرد. اگر بخواهم درباره انگلستان صحبت کنم باید بگویم که پلتفرمهای رسانهای مستقل مخاطبان زیادی پیدا کرده است اما رسانههای سنتی هنوز هم به وضوح تأثیر زیادی برای نسل قدیمیتر در بریتانیا دارند اما رسانههای جدید در حال رشد هستند. بنابراین تصور من این است که کنفرانسهایی مانند این برای تقویت و رشد رسانههای جایگزین مفید هستند و همچنین میتواند بر اعمال فشار بر جریان اصلی برای تغییر روش آنها موثر باشد. رسانههای غربی همیشه مغرضانه عمل کردهاند اما این اواخر خیلی بدتر نیز شده است.
دومین جشنواره بین المللی رسانه ای «صبح» 30 اردیبهشت تا 1 خرداد به دبیری محسن یزدی در سه بخش «اصلی»،«معاونت برون مرزی» و « فلسطین» برگزار میشود.
انتهای پیام/